جایگاه مهندسی ارزش

مهندسی ارزش اکسیری است که موفقیت پروژه‌های تجاری را از یک رویا به واقعیت تبدیل کرده و مشتریان را به سفارش بیشتر ترغیب می‌کند.

مهندسی ارزش رویکردی همراه با نظم و سازمان‌یافته برای رسیدن به اهداف یک‌ پروژه با صرف کمترین هزینه است. می‌توان گفت مهندسی ارزش حامی بی‌چون‌وچرای حفظ کیفیت و در‌عین‌حال کاهش هزینه با مطرح کردن گزینه‌‌های ارزان‌تر است. البته مهندسی ارزش به نام آنالیز ارزش نیز معروف است؛ چراکه تمرکز زیادی روی عملکرد انواع اجزا و مواد و نه خواص فیزیکی آنها دارد.

مهندسی ارزش

اساسا مفهوم مهندسی ارزش در دامان جنگ جهانی رشد پیدا کرد و شیوه آزموده‌ شده‌ای برای حل مشکلات با محدودیت‌های فراوان، غیرقابل پیش‌بینی و البته بهبود روندها بود. آغاز کار مهندسی ارزش با انتخاب رویکرد جدیدی بود که مهندس لارنس مایلز در شرکت جنرال الکتریک انتخاب کرد. مایلز به‌خاطر مشکلات جنگ، در پی یافتن مواد و کالاهایی بود که یافتن آنها حتی در بازار سیاه نیز کار سختی بود؛ پس مایلز به صرافت استفاده از رویکرد جایگزینی افتاد.

موفقیت و استراتژی مایلز در تهیه بدل کالاها و مواد همه را خشنود کرده بود؛ چرا‌ که در اکثر جایگزینی‌ها علاوه بر کاهش هزینه، کیفیت و عملکرد خروجی نه‌تنها کاهش پیدا نکرده بود بلکه بهبود نیز یافته بود.

مایلز برای رسیدن به چنین موفقیت ارزشمندی ارزش محصول را با دو پارامتر تعریف می‌کرد. او نسبت عملکرد به هزینه را بنای کار خود گذاشت که هدف آن بهینه کردن عملکرد یا کاهش هزینه همراه با ارتقا ارزش محصول شد. در این نسبت منظور از عملکرد هدفی است که محصول برای آن طراحی شده و منظور از هزینه نیز مقدار صرف هزینه در طول عمر محصول است.

مهندسی ارزش برای اینکه نگاه دقیق‌تری به کیفیت هزینه‌ها داشته باشد تمام هزینه‌های طراحی، تولید، نگهداری و تعویض را در نظر می‌گیرد که این پارامترها در عمل به‌ تحلیلی قدرتمند منجر می‌شوند.

در نظر بگیرید وقتی شرایطی ایجاد شود تا عمر محصولی به ۲ سال افزایش پیدا کند هم سود تولید کننده افزایش می‌یابد و هم زنجیره مشتریان از توزیع کننده تا نصاب و حتی مشتری اصلی کاهش هزینه را تجربه می‌کند. به‌ این‌ نحو خواسته‌ یا ناخواسته همه از مزایای مهندسی ارزش بهره می‌برند و همین عامل نیز باعث شده که مهندسی ارزش در تمام رشته‌های فناوری به‌عنوان یک رویکرد ارزشمند مورد توجه قرار گیرد.

مهندسی ارزش در ورای اقیانوس

البته شاید کلمه مدیریت بیشتر مناسب مأموریت مایلز بود؛ ولی چون شرکت جنرال الکتریک یک تولیدکننده مطرح و نگاه ارزشی آن زمان اینگونه بود کلمه مهندسی به جای مدیریت انتخاب شد.

فواید مهندسی ارزش به مرور زمان بیشتر دیده شد و گسترش خوبی را در جهان تجربه کرد. اگرچه مهندسی ارزش زاده صنعت آمریکا بود؛ لیکن تفاوت بین ذهنیت و رفتار شرکت‌های اروپایی و آمریکایی به مرور باعث شد که مهندسی ارزش دگرگونی‌ها جدیدی را نیز تجربه کند.

نتیجه این تفاوت‌ها باعث شد که انجمن‌های برنامه‌های استراتژیک نوآوری و فناوری (SPRINT) اصطلاح مدیریت ارزش را برای تعریف بهتر مقاصد خود انتخاب کنند. البته از نظر مفهوم فلسفه مدیریت ارزش با مهندسی ارزش یکسان بود؛ و‌لی مدیران اروپایی احساس هم‌ذات‌پنداری بهتری با این اصطلاح می‌کردند. آنها می‌خواستند تمام متدهای ارزشی را در هر سطحی از تاکتیک‌ها تا تکنیک‌ها را مورد ارزیابی قرار دهند.

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp

نوشتن یک پیام

کلمه کلیدی خود را وارد کنید